حکایت دل

آشوبم؛ آرامشم تویی

فکر نمی‌کردم اتّفاقات محرّم سال گذشته به یک قانون تبدیل بشود. یعنی درست مثل پارسال امسال هم همان اتّفاق‌ها تکرار شوند. وقتی فکر کردم، به این نتیجه رسیدم که شاید خدا می‌خواهد تمام لکّه‌هایی را که در طی سال به روحم رسانده‌ام پاک کند.. تمام دردها و غصّه‌ها و مریضی‌ها را، با رزق‌ها و خوبی‌های و مهربانی‌های به‌جایش پر می‌کند و می‌دانم که لایق‌اش نیستم... می‌دانم.
شاید هم می‌خواهد بهم بفهماند همۀ روزها و شب‌هایت هم که پر از غم و غصّه و درد و رنج و ناراحتی باشد، به پای مصیبت عظمای حسین نمی‌رسد...



پ.ن: مگر حسین، نگاهی بهم بیندازد...
پ.ن: ای گل وفا حسین!... معدن سخا حسین!... می‌کشی مرا حسین!...
  • فائزه شفیعی

نظرات  (۱)

یااباعبدالله الحسین
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی